چشم های تو قهوه ی ترک است !
ابروانت هوای کردستان!
خنده هایت کلوچه ی فومن!
گریه های تو چای لاهیجان!
ساحل انزلی ست چشمانت...
موج ها آبروت را بردند...
تن داغ تو ماسه ی دریاست...
توی گرمای ظهر تابستان.
ای درخت مبارک نارنج...
تو چراغ محله ی مایی!
مرد همسایه ی شما دزد است...
شاخه ات را برای من بتکان!
مثل اخبار تازه می مانی
که به چشم کسی نیامده ای...
نکند ناگهان یکی برسد !!!
برساند تو را به گوش جهان....
مستی و می روی به جانب چپ...
مستی و می روی به جانب راست....
گاه مثل مقاله ای در شـرق...
گاه چون سرمقاله ی کیهـان!
ماه مرداد بی تو می گذرد...
حیف این هفت تیر خالی نیست !
من خودم پیش پیش می میرم!
دیگر این قدر ماشه را نچکان!!!!
آرش پور عیزاده
سلام از شعرای خودت هم بگذار مستفیض شویم عزیز
عالی بود